شدمحمدهم رسولي ازخدا
آنکه بااوگشت مي شوداندرعلا
شداشدابرکفورراحماني بينشان
چيست اشدابرکفورراحماني بينشان
کيست کافرتونمابرماعيان
آنکه واليش بودطاغوت هرآن
چشم خودکوروگوشش راکندکر
اوزبانش لال گرداندبدين سر
اين چنين ثابت نمودندبرخداوند
مي شوندبيرون زنورظلمت فرآيند
کافران درظلمت وتاريکي اند
بارسولان راکع وساجدي اند
بارسولان يکطرف کافران سوي دگر
اين يکي نوروديگري ظلمت به سر
چونکه نوري مي شوي غالبي برظلم ها
چونکه نورآيدپديدمي شودظلمت فنا
فضل دارندازخداهم به رضوانش بقا
اعتبارش ازسجودمي شوداندرصفا
دديده اي تواين مثل هم زتورات هم زانجيل دربقا
دانه اي آمدبرون اززمين درضعف پا
شدقوي وپابجادرتعجب زارعان
غيظ کفارآشکارزين چنين است صابران
وعده باشدازخداصالحات درعمل
آنکه باشدآمنواکاستي زايدزجهل
قدسيان کي مي شودآمن وصالح عمل
اجرحق باشدعظيم شوقوي براين جمل
شوقوي وشوقوي درصفوف اشقيا
خودبکن ثابت قدم شوقوي ودرصفا
درباره این سایت